loading...

شکار لحظات در تاریخ ایران و ایرانی

گوشه هایی از تاریخ ایران و اشخاص مشهور ایران

بازدید : 343
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 17:36

ادامه از نوشتار پیشین

ایران از دانش ملتهای دیگر بهره می‌گیرد(بخش سوم)

...«تئودوزیوس» طبیب نصرانی که پزشکی نامدار بود برای معالجه شاهنشاه بدربار ساسانی فرا خوانده شد و در گندی شاپور مستقر گشت و بزودی طبابت وی شهره آفاق شد.
او به تعلیم و تربیت شاگردان این مرکز علمی‌همت گماشت و کتابهائی در طب فراهم آورد که میتوان از جمله آنها کتاب «کناش تئودوزیوس» یا جزوه تئودوزیوس را نام برد که بعدها از پهلوی به عربی ترجمه گردید.
این طبیب مسیحی یونانی بقدری مورد احترام واکرام شاپور بود که دستور داد بمنظور انجام فرائض دینی او و دستیارانش کلیسائی در شهر بسازند .
حتی به درخواست این طبیب بود که بسیاری از اسرای رومی‌آزاد شدند. اگرچه شاپور عده‌‌‌ای از اسرای رومی‌را باجبار در این شهر علمی‌جای داد، ولی گروهی نیز بمیل و خواسته خود از جندی شاپور رفتند.
تجمع علمای هنری و دانشمندان سریانی و زرتشتی در جندی شاپور این امکان را بوجود آورد تا آثار گرانقدری از گنجینة فرهنگی ملل گونه گون به زبان پارسی

برگردد.

آغاز شکوه بیمارستان و دانشسرای جندی شاپور
در جندی شاپور کارهای ترجمه از آثار ملل دیگر نیز صورت گرفت ولی ترجمه این آثار کمتر در فلسفه و ریاضیات و بیشتر در طب بود.
و این بیشتر بخاطر ضرورت و نیازی بود که مراکز پژوهشی بزرگی چون بیمارستان و مدرسه طب «جندی شاپور» می‌طلبیدند.
در مدرسه طب از تجارب ملل مختلف از جمله هندوان، یونانیان، اسکندرائیان و علمای سریانی زبان بهره بسیار گرفته میشد و از اینروست که «القفطی» طب ایران را در عصر طلائی جندی شاپور کاملترین طب میشناسد و مینویسد که : طب ایران بهتر و بیشتر از طب دیگر ممالک پیشرفت و ترقی حاصل کرده است. این تاریخ نگار می‌افزاید: «اطبای جندی شاپور دستورها و قوانینی برای این شغل مقدس (طبابت) وضع کردند و کتابهای سودمندی در این زمینه نوشتند. »

اوج اعتلا

«جندی شاپور» در عهد خسرو انوشیروان اعتبار و شهرت اوج گیری یافت. شوق و علاقه نوشیروان در جلب وحمایت دانشمندان و گسترش نفوذ علمی‌و توسعه مراکز تحقیقی و طبی جندی شاپور انگیزه اساسی این اوج و اعتلا بود.

به تشویق شهریار بزرگ ساسانی جلسات بحث و مناظره و مشاوره با شرکت محققین و دانشمندان و حکمای نامی‌در جندی شاپور برگزار میشد. در این جلسات پرسشها و پاسخهای جالب و نغزی ردو بدل میشد که باری از غنی ترین و دانشهای عصر را همراه داشت.
«خسرو» خود اغلب در این گونه جلسات عالمانه که گاه مفتاح مسایل علمی‌و معرفتی در سطوحی بالا بود شرکت می‌جست و شاید تأثیر همین گفت و شنودها و پژوهش و کاوشهای عمیق بود که علاقه وافری در شاه ساسانی و نسبت به آموزش فلسفه و حکمت یونان پدید آورد.
استادان خسرو انوشیروان درزمینه حکمت یونان کهن بزرگان شهیری چون «پولوس پرسا» و «اورانیوس» یونانی بودند.
چهره‌های سرشناس دیگری چون «السونطائی» و «درستاباز» بمنزله پشتوانه اعتبار جندی شاپور بودند که شخص اخیر درضمن ریاست بهداری بزرگ شهر را بعهده داشت.

ادامه دارد

امیر تهرانی

ح.ف

شب از چشم خدا نیفتاده
بازدید : 318
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 17:36

تاریخ علم و دانش درایران : دوره ساسانیان (بخش دوم)

ادامه از نوشتار پیشین

1-۲دانش ایر انیان پیش از اسلام : عهد ساسانیان(بخش دوم)

در نتیجه آشنائی و تبحر ایرانیان به علم نجوم و هیئت بود که در قرنهای اولیه اسلام منجمان و هیئت‌دانان و ریاضی‌دانان بزرگ و معروف دربار خلفا را دانشمندان ایرانی تشکیل می‌دادند . خاندانهایی مانند خاندان نوبخت (نوبخت اهوازی وفرزندش ابوسهل) و اشخاصی ما نند محمد‌ابن ابراهیم فزاری (متوفی 184ﻫ .ق) در زمان منصور ، و خالد‌ابن عبدالملک مرورودی و احمدابن محمد‌ابن کثیر فرغانی احمد‌بن

محمد نهاوندی و محمد ابن عیسی ماهانی و ابوحنیفه دینوری و ابوالعباس سرخسی و محمد ابن موسی خوارزمی در زمان مأمون عباسی برجسته ترین دانشمندان آن دوره سرزمین‌های مسلمان نشین و حتی جهان به شمار می‌آمدند. این بزرگان همگی ایرانی بودند.

. ایران‌شناس فقید پروفسور ادوارد براون نام سیزده تن از دانشمندان بنام ایرانی را که منشاء خدمات بزرگ فرهنگی در تمدن اسلامی‌بوده‌اند از روی تحقیقات فن کرامر Von Keramer و کارل بروکلمان Carl Brokelmann در کتاب تاریخ ادبیات ایران ذکر کرده است ولی نام عده زیاد دیگری از ریاضی‌دانان و پزشکان و منجمان و تألیفات و آثار آنها علاوه برآن کسانی که ادوارد براون صورت داده در دست می‌باشد که ذکر آنها و تألیفاتشان از حوصله این مقاله خارج می‌باشد.

نخستین سازنده دستگاه نجومی‌اسطرلاب ایرانی بود.

ابن الندیم فهر ست نگار مشهور در کتاب الفهرست نوشته است که: « نخستین کسی که در سرزمین‌های اسلامی اسطرلاب ساخت ابراهیم بن حبیب فزاری منجم و ریاضی‌دان شهیر ایرانی بود. وی در زمان منصور عباسی می‌زیست و کتابهای « القصیده فی النجوم » ،« المقیاس للزوال » ، « العمل بالاسطراب المسطح » و « العمل باسطرلاب ذات الحق » ، از تألیفات عمده اوست و زیچی ساخته بود بنام زیچ فزاری و اوساط ستارگان را در آن ضبط مینموده است.»

منصور عباسی بطوریکه نیز اشاره شد ، یکی از دوستداران علم و معرفت بود و علاقه وافری به علوم ریاضی و هیئت و نجوم داشت و در نتیجه بسیاری از دانشمندان این علوم را که اغلب ایرانی بودند در دربار خود گرد آورد و در آن زمان سه علم بیشتر از سایر علوم متداول بود: طب ، نجوم ، فقه ، و در این باره می‌گفته‌اند: «‌‌ان‌العلوم ثلاثه الفقه الادیان و الطب الابدان و النجوم الزمان ».

مأمون خلیفه دیگر عباسی (198 تا 218 ﻫ .ق) چون مادر و همسرش هر دو ایرانی بودند ، مقدم دانشمندان ایرانی را در دربار خود مغتنم و محترم شمرده و در آن زمان دربار عباسیان محل اجتماع دانشمندان ایرانی و مرکز علم و ادب و هنر گردیده بود. مادر مأمون دختر استاسیس و همسرش پوران دختر حسن ابن سهل وزیرش بود.

سرویلیام مویرSir William Muir می‌نویسد: « همین که نفوذ ایران روبه فزونی نهاد ، خشونت زندگانی عرب کاهش یافت و عصر فرهنگ و بحث و فحص علمی‌آغاز شد و تمایل به تحقیق و تتبع که از شرق سرچشمه می‌گرفت به تسریع این تحول کمک کرد . . . .»

همین دانشمند انگلیسی اضافه می‌نماید: « در اینجا لازم می‌دانیم نظر خوانندگان گرامی‌را به تغییرات مهمی‌که روی داد جلب کنم این تغییرات از آن رو پیش آمد که دستگاه خلافت رابطه نزدیکتری با ایران و خراسان پیدا کرد و این نزدیکی را سبب رسیدن بنی‌عباس به خلافت بود.»

ابن خلدون هم گفته است:« از امور عرب یکی این است که حاملان علم در اسلام اغلب از عجم بوده‌اند خواه در علوم شرعی و خواه در علوم عقلی و اگر در میان آنها مردی در نسبت عرب بود ، در زبان و محل تربیت و پرورش از عجم شمرده می‌شد.»

امیر تهرانی

ح.ف

تاریخ علم و دانش درایران : دوره ساسانیان (بخش سوم)
بازدید : 363
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 17:36

ایرانی و ترکیه‌‌‌ای چقدر باهم فرق دارند؟

دیروز یک نفر از دارندگان شبکه تلویزیونی مخالف (یک دوربین گذاشته جلوش ، خودش و خودش و سوبیدی که احتمالا بهش می‌دهند) داشت افاضه می‌کرد که ما (حالا این ما کیه خودش می‌دونه ) بعدا جنازه امام رضا و همه امامزاده‌ها را از خاک در می‌آوریم و می‌فرستیم به وطن‌های خودشان ! چون اینها مرکز خرافات هستند.

من یاد ترکیه افتادم و مردمش و سیاستمدارانش. مانده ام که اینها این همه پرستش وطن و عشق به تر کیه و مردم ترکیه را از کجا بدست آوردند.

اینجا هم همه مردم ترکیه در رفاه نیستند.۲۸ درصد نرخ بیکاری رفته بالا ! خیلی کسب و کارها تعطیل شده! کرونا اومده دولت قانون می‌گذاره که باید در کسب و کارت را تخته کنی ! آن زمان‌ها یعنی سی سال پیش که من از ترکیه برای اولین بار بازدید کردم یک هفته دوام نیاوردم و به ایران گریختم.فقر، تبعیض، جبر پلیس ، رشوه و...در سرتاسر کشور موج می‌زد. رشوه و دلالی و جنس قالب کردن و کلاه برداری دین و آئین‌ بود. ولی همان موقع هم هر ترکیه‌‌‌ای فقط یک کعبه حقیقی داشت و آن ترکیه بود.

ترکیه‌‌‌ای تو اروپا و خارج کار خلاف می‌کرد پول می‌فرستاد به ترکیه برای فامیلش ، دوستش و مردم ترکیه ، الان هم که جزو کشورهای G20n هستند و جزو بیست کشور ثروتمند جهان, همه مردم ترکیه عاشق ترکیه هستند حتی همونی که الان توی زندانه ! ماندم اینها اینهمه غیرت و وطن پرستی را از کجا بدست آوردند.

جنازه لوقا یکی از دوازده حواری مسیح در مسجد فاتح ترکیه دفنه و جنازه دو تن از قدیسان بزرگ مسیحی نیز در همان مسجد در خاک آرمیده است. ایا صوفیا مسجد شده ولی تصویرهای مسیح و مریم مادر او در آن مسجد خودنمایی می‌کند. اما هیچ ترکیه‌‌‌ای نمی‌گوید ما باید جنازه حواری مسیح را در بیاریم بفرستیم وطن خودش! و این تصویرها و نماد‌های مسیحی را محو و نابود کنیم. در حالی که اکثریت مردم ترکیه مسلمانند و مذهبی‌هاشون از مذهبی‌های ایران خیلی با اعتقاد ترند. و در صمن نه از مسیحیت خوششان می‌آید و نه از غربیها!

پسر آیت الله شریعتمداری پریروز مصاحبه می‌کرد و می‌گفت آدزبایجان را باید بدهید به خودمان و ما باید خود مختار بشویم. خوب مردک تکلیف آن همه ترک زبان که تو سر تاسر ایران مشغول کارند چه می‌شود؟ هر کوچه و پس کوچه و خیابان و حتی بیابان ایران که بروی یک نفر آدربایجانی نانوایی داره، خواربار فروشی داره، پزشگه ، مهندسه، دفتر املاک داره، معلمه ، مهندس شهرداریه، سوپر داره ، پلیسه،شهرداره، معاون وزیره وزیره ، نخست وزیره و...حالا خود مختاری هم‌می‌خواهی ؟

اما ترکیه ایها : پرفسور اوگور شاهین و خانمش که دو نفر دانشمند ترکیه‌‌‌ای هستند و تو آلمان زندگی می‌کنند و بنیانگزاران شرکتی هستند که واکسن کرونا را کشف کردند و الان با همکاری فایزر امریکا در حال تو لید انبوه هستند در مصاحبه اخیرش گفته: به ا و لین جایی که واکسن را پس از تایید و آزمایش در جاهای دیگر بفرستیم وطن عزیزمان ترکیه خواهد بود. بابا آفرین به این همه غیرت!

بعد اپوزیسیون و مخالفان که ایر انی اند همش از این دم می‌زنند چرا ترامپ به ایران حمله نظامی‌نکرد؟ ما برگردیم قبرهارا زیر و رو می‌کنیم، حد اقل یک میلین نفر را باید بکشیم، نصف مردم ایران را باید بریزیم توی دریا،و... منهم ماندم اینهاهم این همه عشق به وطن این طوری را از کجا بدست آوردند؟

در ضمن چرا از میان این همه ایرانی ساکن امریکا و اروپا یک نفر واکسن ضد کرونا نساخت ؟ همش حرف می‌زنند. همش در حال انکار تاریخند . همش از شاهنامه دم می‌زنند در حالی که ۹۹.۹۹ در صدشون اصلا شاهنامه نخوندند. از پو ر سینا حرف می‌زنند ولی هیچکدومشون هیچی از فلسفه ابن سینا ، طب ابن سینا چیزی نمی‌دانند. یکی از کتابهای ابن سینا را نخوانده اند. سعدی را نخوانده اند ، حافظ ر ا نخوانده اند. مولوی را نخوانده اند.نطامی‌را نخوانده اند.از میر اث علمی‌و حتی ادبی خیام و این که در یاضییات چه کارهایی کرده و در زمینه فلسفه چه گفته و رباعیات او که درس زندگیست چه مطالبی را شامل می‌شود هیچ اطلاعاتی ندارند. از خیام فقط این را می‌دونند که : خیام اگر زباده مستی خوش باش!

توی یک مجلسی یک آقای جوانی به من ایراد گرفت گفت : حیف از شما که این همه اطلاعات راجع به کتاب تازیان دارید و وقت عزیزتون را برای این چیزها صرف کردید.(منطورش قران بود). ازش پرسیدم مثلا چه کتابهایی را باید می‌خوندم.

پاسخ داد : شاهنامه این سند افتخار و ملیت ما

پرسیدم: شما شاهنامه را خوانده‌‌‌ای ؟

پاسخ داد: بله

پرسیدم : حاضری همین الان پنجاه تا سئوال از شاهنامه از شما بپرسم تا معلوم بشه اصلا شاهنامه نخوانده ای؟

مرد جوان حیران ماند و گفت : مگه شما شاهنامه هم خوانده اید؟ خندیدم و گفتم : اگر شاهنامه نخوانده باشم چطور می‌توانم پنجاه سئوال در باره شاهنامه از تو بپرسم. شما برو اول شاهنامه را بخو‌‌ان‌بعد از شاهنامه حرف بزن!

راستی ما مردمان دو سرزمین همسایه ایران و ترکیه ، ما با سه هزار و پانصد سال سابقه تاریخی مسلم و ترکیه با حدود هفتصد سال سابقه تاسیس چقدر با هم متفاوتیم؟

. یاد حرف آتاتورک می‌افتم که به رضا شاه گفته بود : شما ایرانیها قدر وطن را نمی‌دانید. شما نمی‌دانید که در هر کجا هر که باشید، هر کاره باشید ، هرچه داشته باشید با یک تغییر قانون می‌اندازنتون بیرون و می‌گویند: اینجا وطن شما نیست.

امیر تهرانی

تاریخ علم در ایران : دوره ساسانیان(بخش دوم)

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی